واژه‌گاه

درباره زبان و ترجمه

واژه‌گاه

درباره زبان و ترجمه

عبداللهی در گفتگویی از تجربیات خود در ترجمه و توجه‌اش به زبان فارسی معیار، ویراستاری و ترجمه از زبان اصلی سخن گفت و اظهار کرد: زبان فارسی معیار اگر به معنای همان زبان فارسی است که بیشتر فارسی‌زبانان با آن می‌خوانند و می‌نویسند و حرف می‌زنند، قطعا ترجمه باید به این زبان نزدیک باشد، گو این‌که در خود همین زبان هم گویش‌ها و شیوه‌های مختلف بیانی وجود دارد و دامنه‌اش گسترده‌است. 


این مترجم افزود: لازم است در متنی که به هر زبان دیگر بر‌گردانده می‌شود، مساله ارتباط و همدلی اهل زبان با ترجمه در نظر گرفته شود زیرا مترجم برای مخاطبانش ترجمه می‌کند و در نهایت آن‌ها هستند که خواننده اثر به شمار می‌روند. در ترجمه‌هایم می‌کوشم به فارسی پاکیزه و درست، ولی در چارچوب لحن و سبک متن اصلی توجه کنم اما این فارسی‌نویسی یا درست‌نویسی، به معنای زبانی از پیش آماده نیست که با آن به سراغ تمام متن‌ها بروم. هر متنی خود فرمان می‌دهد که چطور باید ترجمه‌اش کرد و مترجم مانند یک عروسک‌گردان پشت صحنه پنهان است و می‌گذارد خود متن در زبان دیگر دهان باز کند. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۳ ، ۲۰:۱۶
خاتون


مژده دقیقی

دقیقی پایبندی به چارچوب تعریف شده زبان فارسی را لازم دانست و اظهار کرد: گرچه همواره به زبان فارسی پایبند بوده و درست و غلط را در ترجمه رعایت کرده‌ام، اما همیشه در کارم به خود اجازه نوآوری می‌دهم زیرا معتقدم همه متن‌ها را نمی‌توان با یک لحن و زبان ترجمه کرد و سبک و لحن نویسنده باید به مخاطب منتقل شود. 


مترجم رمان «ظلمت در نیمروز» اثر آرتور کوستلر ترجمه ادبی خوب را متنی دانست که از امکانات زبان فارسی به بهترین نحو آن استفاده کند و چارچوبی خشک را در نظر نگیرد. وی در پاسخ به این سوال که «مترجم چقدر باید سعی ‌کند فارسی‌نویسی را در ترجمه رعایت کند؟» گفت: برای من طبیعی بودن زبان در ترجمه بسیار اهمیت دارد. خواننده نباید موقع خواندن متن مرتب مکث کند. نه سره‌نویسی افراطی را می‌پسندم، نه تغییرات فراوان را در ترجمه. در متن اگر لازم باشد واحدهای مختلف را هم به واحدهای آشنا برای مخاطب فارسی‌زبان تبدیل می‌کنم، به شرطی که این تغییر ضرورت داشته باشد و متن را برای خواننده فارسی‌زبان قابل‌فهم‌تر و ملموس‌تر کند. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۳ ، ۲۰:۰۹
خاتون

کاظم آل یاسین


۱- داستان در ادبیات قدیم عرب

الف- در زمان جاهلیت، قصه‎هایی در باره وقایع جنگ و اساطیر قدیم.
ب- بعد از اسلام- قصص الانبیاء، معراج و سیره پیغمبر( شیوه زندگی و رفتار پیغمبر )
ج- کار نوشتن به شغل رسمی درآمد. در این مرحله داستان نویسان برای جمع آوری حکایت های قدیمی مثل عنتره و عبله و لیلی و مجنون و … به صحرا رفتند.
د- درعصر عباسی با ترجمه¬ی آثاری از زبان¬های دیگر مثل « کلیله و دمنه » توسط عبدالله مقفع دگرگون شد.
و سپس کتاب هایی به دست خود اعراب مثل « البخلاء » جاحظ و « رساله الفرقان » ابوالعلا معری که یک داستان خیالی است و سفر به بهشت و دوزخ است و… نگاشته شد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ بهمن ۹۲ ، ۲۰:۰۷
خاتون

ـ

این جزوه مختصر و مفید 120 اصطلاح و جمله پر کاربرد عربی فصیح و لهجه عامیانه عربستان را دارد. همه کلمات و جملات این جزوه به زبان فارسی ترجمه شده است.

مولف: استاد حبیب تقوایی

ناشر: مرکز آموزش حج و زیارت استان مازندران

برای دانلود این جزوه از یکی از لینک‎های زیر استفاده کنید:

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ بهمن ۹۲ ، ۰۹:۲۵
خاتون

نویسنده: نسرین پورهمرنگ


در سال‌ 1889 در وین‌ به‌ دنیا آمد؛ در خانواده‌یی‌ که‌ از ثروت‌ و شهرت‌ قابل‌ توجه‌ برخوردار بود. پدرش‌ از صاحبان‌ صنایع‌ فولاد در اتریش‌ بود. لودویک‌ نیز به‌ ماشین‌ آلات‌ و صنایع‌ مهندسی‌ علاقه‌ مند بود. تحصیلاتش‌ را در ریاضیات‌ و فیزیک‌ و مهندسی‌ گذرانید و در مهندسی‌ هوایی‌ تخصص‌ گرفت. «اصول‌ ریاضیات» برتراند راسل‌ او را به‌ سمت‌ فلسفه‌ کشانید.

مهندسی‌ را رها کرد، به‌ کمبریج‌ رفت‌ و زیر نظر خود راسل‌ اصولش‌ را فرا گرفت. این‌ فراگیری‌ و ابداعاتی‌ که‌ خود بدان‌ افزود تحریر «رساله‌ی‌ منطقی‌ ـ فلسفی» را سبب‌ شد. او در این‌ زمان‌ 31 سال‌ بیشتر نداشت. رساله‌اش‌ مورد توجه‌ فراوان‌ قرار گرفت. خود نیز گمان‌ نمود که‌ همه‌ی‌ پرسشهای‌ اساسی‌ فلسفه‌ را پاسخ‌ گفته‌ است‌ بنابر این‌ فلسفه‌ را رها کرد، اما این‌ بخت‌ و اقبال‌ و یا دقیقتر بگوییم‌ اندیشه‌ و تعمق‌ را داشت‌ که‌ به‌ نارسا و ناکافی‌ بودن‌ نظریه‌هایش‌ پی‌ ببرد و خود از آن‌ روی‌ برگرداند. آنچه‌ را گفته‌ بود انکار و بار دیگر به‌ فلسفه‌ روی‌ آورد و به‌ مطالعه‌ و اندیشیدن‌ مشغول‌ شد. این‌ بار دیگر جز یک‌ مقاله‌ی‌ کوتاه‌ تا پایان‌ عمر چیزی‌ منتشر نکرد. در سال‌ 1951 درگذشت‌ و اینک‌ طرفداران‌ و شاگردانش‌ مجال‌ آن‌ را یافته‌ بودند تا دست‌ نوشته‌هایش‌ را منتشر کنند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ دی ۹۲ ، ۱۳:۰۰
خاتون

سید محمدتقی طباطبایی


نوشتار پیش‌ رو، بیش از آنکه نقد و سنجش باشد، جستاری است برای نزدیک‌تر شدن؛ جستاری در پی بایدهای ترجمه‌ی متون فلسفی. هنگام نقد، آنچه به نقد کشیده می‌شود، در نسبت با معیاری سنجیده می‌شود؛ معیاری که در درستی آن تردیدی نیست. اما هنگام جستار، از چنین معیارهایی خبری نیست و بیشتر آنچه جسته می‌شود، همین معیارهاست. بنابراین آنچه در اینجا آورده می‌شود بیشتر به گشودن دریچه‌ای می‌‌ماند برای آغازِ گفت‌و‌گویی به امید برآمدن چنین معیارها و اصولی در پایان.

هر چه بیشتر متون فلسفی را ترجمه کنیم ‌(که این روزها چنین است) این پرسش‌ها بایسته‌تر و ‌نمایان‌تر می‌شوند که هنگام ترجمه‌ی یک متن فلسفی، چه چیزهایی را باید در نظر داشت، چه کارهایی را باید انجام داد و چه سمت‌وسویی را دنبال باید کرد. یک مترجم باید در چه زمینه‌هایی خود را آماده کرده باشد تا بتواند در قبال زمان ارزشمندی که می‌گذارد، ترجمه‌ای مقبول بیافریند؟ از میان این بایدها، کدام ‌یک در درجه‌ی نخست اهمیت و کدام کم‌‌اهمیت‌تر است؟ به دیگر سخن، چرا باید یک متن فلسفی را ترجمه کرد و چگونه این کار را باید انجام داد؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۲ ، ۱۰:۴۰
خاتون

احسان شریعتی


«نهضت‌های ترجمه» همواره همچون آستانه یا باب «گسست‌های معرفتی‌گفتمانی» دوران‌ساز به شمار ‌آمده‌اند. برای نمونه، دوران‌های انتقال میراث یونان به دنیای لاتین یا به زبان عربی و تمدن مسلمان، طی سده‌های میانه و گذار به عصر جدید با برگردان آثار کلاسیک یونانی‌لاتین به زبان‌های ملی اروپا، در عصر رنسانس، موسوم به مطالعات انسانی (studia humanitatis)، مراحل تعیین‌کننده و سرنوشت‌سازی‌ در تاریخ بوده‌اند.

رشد «جنبش ترجمه» در ایران از نشانه‌های کیفیت نوین آن خیزش فرهنگی‌ است که از صدر مشروطه تا کنون، در کشور ما آغاز شده و فرجامی نیافته است. احساس ضرورت آشنایی عمیق‌تر با چگونگی زایش تجدد در مغرب‌‌زمین، رغبت به شناسایی و پیگیری آخرین تحولات و سرنوشت «دیگری» و نقش «علوم انسانی» در این میان، انگیزه‌ی چنین گرایشی به ترجمه و برگردانِ آثار و متون اندیشه‌ورزان «بیگانه» به زبان مادری بوده است.

فراسوی پدیده‌ی ترجمه‌گرایی، کیفیت بحث‌های نظری، در سطح اجتماعی و فرهنگی، در دو دوران پیش و پس از انقلاب، قیاس‌ناپذیر است. درک ضرورتِ بازبینی صورت مسائل، تعمیق مبانی فلسفی همان تحولی است که در دوران پساانقلابی تجربه می‌کنیم. با آن رخداد، گویی ناگهان از بهشت بی‌خبری و خوش‌خیالی، خواه سنتی و خواه مدرنیستی، به زمین بغرنج بلوغ و به‌خودوانهادگی، هبوط کرده‌ایم و این بار، در برزخ سنت و تجدد، شرق و غرب، دین و دنیا و این‌ قبیل دوگانه‌سازی‌ها، باید به سلاح نقد، قدرت تشخیص و توان تفکیک مجهز شویم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۲ ، ۱۰:۳۷
خاتون

گفتاری از منوچهر آشتیانی در هایدلبرگ آلمان؛

معایب ترجمه در زمان ما کم نیستند و هر چه به دوران معاصر تعاطی‌های ادبی نزدیک می‌شویم، این معایب بیشتر می‌شوند: اولاً به شدت روزافزون ترجمه‌ها و کثرت آن‌ها عموماً تعقل عالمانه و ادیبانه‌ی همراه آن‌ها را تضعیف می‌کند و ترجمه را به ابتذال می‌کشد. این نقش مخرب را به ویژه انتشاراتی ایفا می‌نمایند که به سازمان‌های غیرعلمی و غیرادبی و به نهادهای دولتی، شبه‌دولتی و شرکت‌های تجاری تعلق دارند.


موضوع و مسئله‌ی ترجمه[1]

1. هر ترجمه‌ای تنها کار کمکی است و ترجمه هیچ گاه نمی‌تواند جایگزین یا همانند اصل (original) گردد. مع‌الوصف ضرورت انجام تراجم را هرگز نمی‌توان منکر شد، زیرا ایجاد تفاهم بین ملت‌ها بیشتر از مجاری فرهنگی (کولتوژل) انجام می‌گیرد و تراجم یکی از این مجاری است. اما همانندی بین اصل و ترجمه هیچ گاه کامل نمی‌شود؛ نه تنها از حیث ترکیب‌بندی کلمات و مسئله‌ی معانی و مفاهیم کلمات، بلکه اساساً ترجمه‌ی معنایی دو مفهوم از دو زبان مختلف و برگرداندن آن‌ها به هم همواره این تبدیل و تبادل را به معنی دقیق کلمه با اشکال مواجه می‌سازد. مضافاً آنکه در اثر تفاوت‌های فرهنگی (کولتورل) ‌و دخالت آن‌ها در فرآیند ترجمه، یک ترجمه‌ی خوب در بهترین حالت آن، تنها نوعی همسانی نسبی و شباهت تقریبی را بین اصل و ترجمه پدید می‌آورد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۲ ، ۱۰:۲۹
خاتون

 ترجمه کلمات و عبارات متداول در زبان عربی به فارسی/ بخش دوم


تعارفات:

سلام

سلام

صبح به خیر

صباح الخیر

عصر به خیر

مساء الخیر

خوش آمدید، خیر مقدم

مرحبا

سلام دوست من!

أهلا صدیقی /صدیقتی!

دلم برات تنگ شده بود.

إشتقت إلیک کثیرا

چه خبر؟

مالجدید؟

خبری نیست، سلامتی

لا شیء جدید

شب بخیر، شب خوش

تصبح/ تصبحین على خیر

بعدا می بینمت

أراک فی مابعد

خدا نگهدار

مع السلامة




















۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۲ ، ۰۹:۵۴
خاتون
 ترجمه کلمات و عبارات متداول در زبان عربی به فارسی/ بخش اول

مکالمات اولیه:

ممنونم، سپاسگزارم

شکرا لک، شکرا.

خیلی ممنون

شکرا جزیلا.

خوش آمدید

اهلا و سهلا

لطفا

رجاء، من فضلک

بله

نعم

خیر، نه

لا، کلا

ببخشید، معذرت می‌خواهم

عفوا، عذرا

شرمنده

انا اسف

نمی‌فهم

لا افهم

من عربی صحبت نمی‌کنم

أنا لا أتکلم العربیة.

من به خوبی عربی صحبت نمی‌کنم

أنا لا أتکلم العربیة جیدا.

آیا فارسی صحبت می‌کنید؟

هل تتکلم اللغة الفارسیة؟

لطفا شمرده تر صحبت کنید.

یتکلم ببطء، رجاء.

اسم شما چیست؟

ما اسمک؟

حال شما چطور است؟

کیف حالک؟

ایستگاه مترو کجاست؟

أین مترو الانفاق؟

رستوران خوب کجاست؟

هل هناک معطم جیدا؟

تلفن عمومی کجاست؟

هل هناک هاتف عمومی هنا؟

آیا می توانم به اینترنت وصل شوم؟

هل یمکننی الحصول على الإنترنت؟

می توانی به من کمک کنی؟

هل تستطیع مساعدتی؟

   
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۲ ، ۰۹:۵۱
خاتون