واژه‌گاه

درباره زبان و ترجمه

واژه‌گاه

درباره زبان و ترجمه

۵۳ مطلب با موضوع «مقالات» ثبت شده است

نویسندگان: ابراهیم گل آور و محمدحسین امامی

چکیده
در این مقاله سعی شده است تا هر آنچه که مترجم می تواند از رایانه در کار ترجمه اش بهره گیرد در نه بخش و تحتِ عنوانِ ابزار الکترونیکی ترجمه معرفی شود. در هر بخش، ضمن برشمردن علل به کارگیری چنین ابزاری، تعدادی از مهمترین برنامه های رایانه ای مرتبط نیز فهرست وار نامبرده می شود. نرم افزار معرفی شده تحتِ سیستم عامل ویندوز کار می کند و در شماری از موارد نیز مقایسه ای بین آنها صورت می گیرد. پژوهشِ حاضر بر آن است تا با ارائۀ فهرستی کاربردی، اهمیت فراگیری کار با این نرم افزارها را در ترجمه نشان دهد. همچنین امید است با ذکر اهمیتِ امر، لزومِ گنجاندن آموزش چنین مهارتی در برنامۀ آموزشی دانشجویانِ رشتۀ مترجمی نیز بیان شود.

واژه های کلیدی
چاپِ رایانه ای، غلط گیری، ،(PDF) واژه پردازها، ویرایشگرهای تصویر، ترجمه به کمکِ رایانه، فایلهای پی دی اف، مترجمانِ مستقل

مقدمه
تفّکرِ اولیۀ نگارشِ مقالۀ حاضر از مقاله دکتر حسین ملانظر که با نام «گزیده ای از منابعِ و پایگاه های اینترنتی» در فصلنامۀ مطالعاتِ ترجمه به چاپ رسید، گرفته شده است. در واقع، مقالاتی که تاکنون در زمینۀ ارتباطِ ترجمه و رایانه حداقل در مطالعاتِ ترجمه چاپ شده است، همگی به تصویرِ کلی چنین ارتباطی نگاه کرده اند و هیچ کدام به برشمردن نامِ ابزار لازم در ترجمه نپرداخته اند. ولی با توجه به مواردِ گوناگونِ استفاده از رایانه در ترجمه، لازم است مترجم حداقل برای موفقیت بیشتر و افزایشِ سرعت در کار خویش با نرم افزارهای مربوط به ترجمه آشنا شود. این مقالهِ حاصل جمع آوری اطلاعات از پایگاه های اینترنتی مختلف تولیدکننده نرم افزار و ابزاری است که به طور مستقیم یا غیرمستقیم به ترجمه مربوط هستند. از دهۀ 1940 ، که ایده استفادهِ از رایانه برای نخستین بار مطرح شد، تا امروز پژوهش های بسیاری در این زمینه چه در بخشِ سخت افزار و چه در زمینۀ نرم افزار صورت گرفته است. امروزه از رایانه در تمامی رشته ها استفاده می شود و حتی تقریباً هر رشته ای بسته های نرم افزاری خاصِ خود را دارد. ترجمه نیز از این امر جدا نیست و بسته های نرم افزاری گوناگونی وجود دارد که موردِ استفاده مترجمان قرار می گیرد. از جمله محققانیِ که در زمینه معرفی نرمافزارهای ترجمه پژوهش کرده اند عبارتند از:
دهلر (Dohler) درسالِ 1997، اوسترموهل (Austermuhl) درسال 2001، نوگویرا (Nogueira) و سومرز (Somers) در سال 2003. البته باید خاطر نشان کرد که این افراد در کتابهای خود بیشتر به ابزار ترجمه به کمک رایانه پرداخته اند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۲ ، ۱۸:۳۰
خاتون
نویسنده: دکتر احمد کریمی حکّاک
ترجمه: دکتر مجدالدین کیوانی

زبان فارسی که امروز در ایران، افغانستان و بخشهایی از آسیای مرکزی صحبت می‌شود یکی از اجزای شاخه هند و آریایی خانواده هند و اروپایی زبانها، و دنباله مستقیم فارسی باستان و میانه است. افزون بر هزار سال، این زبان وسیله عمده گفتار روزانه و همچنین زبان علم، هنر و ادبیات در سرزمین ایران بوده است. پیش از سلطه استعمار، فارسی زبان تشکیلات دولتی، قضا، و فرهنگ در شبه قاره هند نیز بود. در زمانهای مختلف طی اعصار گذشته، فارسی در بخشهایی از قفقاز و در دربارهای عثمانیان زبان ادبیات بوده است. در حال حاضر، همه ایرانیان و تاجیکان، و اکثریتی از افغانان این زبان را به کار می‌برند. همچنین به دنبال انقلاب 1357 ایران، جنگ داخلی در افغانستان، و فروپاشی‌ِ اتحاد شوروی، فارسی تدریجاً به صورت زبان جمعیت عظیم ـ و در حال رشدی ـ از مهاجران [فارسی‌زبان] در میان ملل دیگر درآمده است.
ترجمه به فارسی تاریخچه‌ای دراز و پرماجرا دارد و در تکامل تمدنهای ایرانی و ایرانی شده در سراسر آسیای غربی و فراسوی آن نقش مهمی ایفا کرده است. اطلاعات درباره ترجمه پیش از ظهور اسلام در سده هفتم میلادی بسیار ناچیز است. در ایران سده‌های میانی، تعامل میان عربی و فارسی، مختصه اصلی و تعیین‌کننده فعالیتهای مربوط به ترجمه بود. در پی‌‌ِ تهاجمات مغول و تاتار در سده‌های هفتم تا نهم هجری کنش و واکنشهای تازه‌ای میان فارسی از سویی و شماری از زبانهای هندی و ترکی، از سویی دیگر، پدید آمد، و موجب پیچیده و گونه‌گون‌تر شدن تاریخچه مذکور شد. از بانه‌های سده سیزدهم قمری، ترجمه از زبانهای اروپایی چه در ایران چه در سرزمینهای فارسی زبان خارج از ایران، بخش لاینفکّی از برنامه‌های امروزی‌سازی مختلف بوده است.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۲ ، ۱۸:۲۱
خاتون

نویسنده: کریستینا شفنر

مترجم: بهروز کروبی، مدرس دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک


ترجمه خوب کدام است؟

مسأله کیفیت همواره در مباحث مربوط به ترجمه چه به عنوان یک محصول و چه به عنوان یک فرایند از اهمیت بالایی برخوردار بوده است. بسیار شنیده ایم که می گویند هدف از هرگونه فعالیت ترجمانی تولید ترجمه ای خوب یا به عبارت دیگر متن مقصدی خوب است. اما بر اساس چه معیاری می توان گفت که ترجمه ای در مقایسه با ترجمه های دیگر خوب یا بد و ضعیف است؟ معیارهایی که برای این امر ذکر می شوند، بسته به هدف از ارزیابی و چهارچوب نظری بکار گرفته شده توسط افرادی که کیفیت ترجمه را ارزیابی می کنند، با هم متفاوت می باشد. هاوس ( 1997:1 ) می گوید: "پیش نیاز ارزشیابی کیفیت یک ترجمه وجود یک نظریه ترجمه است. بنابراین، وجود نگرشهای مختلف نسبت به ترجمه منجر به تفاوت برداشت ها از مفهوم کیفیت ترجمانی و در نتیجه، تفاوت روش های ارزیابی آن می گردد."

پاسخ معمول به این پرسش که "ترجمه خوب کدام است" آن است که: ترجمه خوب تا حد ممکن دقیق است (برای مثال نیومارک، 1991:2 ). اما، "دقت" مفهومی نسبی است، یعنی ما ناگزیریم بپرسیم "دقیق نسبت به چه چیزی؟"

معمولاً معیار سنجش در چنین ارزشیابی متن مبدأ است، به عبارت دیگر ترجمه خوب بازآفرینشی دقیق از (پیام) متن مبدأ می باشد. در مدل های زبانشناختی ترجمه غالباً چنین برداشتی حکمفرما است (نیوبرت و شرو، 1992:19 ). برای ارزیابی کیفیت ترجمه در این مدلها، متن مقصد با متن مبدأ مقایسه می گردد تا مشخص شود آیا متن مقصد بازآفرینشی دقیق، صحیح، کامل، وفادارانه، یا درست از متن مبدأ می باشد یا خیر. این مقایسه هم از نظر کمی (یعنی کامل بودن انتقال پیام) انجام می گیرد و هم از نظر کیفی، یعنی دقیق بودن در "معانی صریح و ضمنی از نظر ارجاعی و کاربردی" (نیومارک، 1991:111 ). مدل ارزیابی غالب درآموزش ترجمه، خصوصاً در کلاس های ترجمه ای که بخشی از دوره های آموزش زبان در مدارس و دانشگاه ها بحساب می آیند، نیز بدین گونه است.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۲ ، ۱۸:۱۵
خاتون

فرزانه فرح زاد (عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی)


آن‌ چه‌ امروز به‌ آن‌ ترجمه‌شناسی‌ یا مطالعات‌ ترجمه‌ می‌گوییم‌، رشته‌ای‌ است‌ که‌ عمدتاً از 1950 آغاز شد. تا قبل‌ از جنگ‌ جهانی‌ اول‌، ترجمه‌ موضوع‌های‌ گوناگون‌ در انحصار گروههای‌ خاصی‌ بود. مثلاً ترجمه‌ انجیل‌ به‌ دست‌ کشیش‌ها صورت‌ می‌گرفت‌ و ترجمه‌ شعر به‌ دست‌ شعرا. مترجمان‌ برای‌ آن‌ که‌ ترجمه‌ کنند، می‌بایست‌ در حوزه‌ متنِ مورد نظر متبحر باشند. بعد از جنگ‌های‌ جهانی‌ اول‌ و دوم‌، با گسترش‌ ارتباطات‌، نیاز به‌ ترجمه‌ در حوزه‌هایی‌ غیر از ادبیات‌ و متون‌ مذهبی‌ بیشتر شد. پس‌ کسانی‌ به‌ نام‌ مترجم‌ برای‌ ترجمه‌ اخبار، گزارش‌های‌ علمی‌ و فنی‌ و اسناد گوناگون‌ استخدام‌ شدند و ترجمه‌ به‌ صورت‌ شغل‌ درآمد. از 1950 پروژه‌های‌ ترجمه‌ ماشینی‌ آغاز شد و سه‌ گروه‌ متخصص‌ در آن‌ها به‌ کار گمارده‌ شدند: زبان‌شناسان‌، ریاضیدانان‌ و متخصصان‌ منطق‌. عدم‌ حضور مترجمان‌ در این‌ گروهها دو علت‌ داشت‌. اول‌ آن‌ که‌ زبان‌شناسی نوین‌ ترجمه‌ را یکی‌ از زیرشاخه‌های‌ زبان‌شناسی‌ کاربردی‌ به‌ حساب‌ می‌آورد، که‌ خود شاخه‌ای‌ از زبان‌شناسی عمومی‌ محسوب‌ می‌شد. علت‌ دوم‌ وجود این‌ باور بود که‌ ترجمه‌ با زبان‌ سروکار دارد، پس‌ مطالعه‌ آن‌ کار زبان‌شناس‌ است‌، نه‌ مترجم‌. این‌ نگاه‌ موجب‌ شد «ترجمه‌» به‌ صورت‌ رشته‌ای‌ دانشگاهی‌ در دپارتمان‌های‌ زبان‌شناسی‌ کاربردی‌ مطالعه‌ و تدریس‌ شود. از آن‌ پس‌ ارتباط‌ ناگسستنی ترجمه‌ با زبان‌شناسی‌ آغاز شد. آن‌ چه‌ در اینجا می‌آید مرور کوتاهی‌ است‌ از این‌ ارتباط‌. در دهه‌ 60 اروپا شاهد نخستین‌ کتاب‌ نظریه‌ ترجمه‌ بود، کتابی‌ به‌ قلم‌ کتفورد ، با عنوان‌ یک‌ نظریه‌ ترجمه‌ از دیدگاه‌ زبان‌شناسی‌ . کتفورد یکی‌ از شاگردان‌ هلیدی‌، و پیرو مکتب‌ دستور سیستمیک‌ بود. او با دقتی‌ کم‌نظیر و بی‌سابقه‌ به‌ توصیف‌ انواع‌ و سطوح‌ گوناگون‌ ترجمه‌ پرداخت‌ و در این‌ راه‌ از اصطلاحات‌ و مفاهیمی‌ که‌ در دستور سیستمیک‌ مطرح‌ شده‌ بود یاری‌ جست‌، و در مواردی‌ هم‌ اصطلاحاتی‌ وضع‌ کرد. کتفورد همچنین‌ در بعضی‌ موارد برای‌ بعضی‌ اصطلاحات‌ متداول‌ و قدیمی‌ تعریف‌ تازه‌ای‌ منطبق‌ با دستور سیستمیک‌ قائل‌ شد. مثلاً ترجمه‌ آزاد که‌ معمولاً به‌ ترجمه‌ای‌ اطلاق‌ می‌شود که‌ از لحاظ‌ معنا و مفهوم‌ چندان‌ به‌ متن‌ مبدأ مقید و وفادار نیست‌، در نظریه‌ کتفورد به‌ معنای‌ ترجمه‌ای‌ است‌ که‌ مقید به‌ مرتبه‌ دستوری‌ نیست‌، یعنی‌ اگر کلمه‌ به‌ عبارت‌ ترجمه‌ شود، یا عبارت‌ به‌ جمله‌ ترجمه‌ شود، مرتبه‌ دستوری‌ رعایت‌ نشده‌ و از نظر کتفورد چنین‌ ترجمه‌ای‌ «آزاد» است‌. او در این‌ تعریف‌ به‌ معنا نمی‌پردازد. در سراسر کتابش‌ هم‌ حرف‌ بسیار کمی‌ در مورد معنا می‌زند، و در عوض‌ به‌ تجزیه‌ و تحلیل‌ فرم‌ بسیار می‌پردازد. علت‌ آن‌ است‌ که‌ نظریه‌ او در واقع‌ برای‌ ترجمه‌ ماشینی‌ طراحی‌ شده‌، و چون‌ ماشین‌ معنا را نمی‌فهمد، پس‌ او می‌کوشد فرم‌ را تا جای‌ ممکن‌ تحلیل‌ کند، با این‌ فرض‌ که‌ با تحلیل‌ دقیق‌ فرم‌ لاجرم‌ معنا هم‌ به‌ دست‌ می‌آید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۲ ، ۱۵:۳۷
خاتون

در نگاه نخست فلسفه زبان هیچ رابطه مستقیمی با ترجمه ندارد و بیشتر در پی پرسش از اهمیت وجودی زبان برای انسان است. در یونان باستان هرمنوتیک به مثابه هنر تأویل و تفسیر متون تنها به حوزه مسائل مذهبی می پرداخت که در آن اراده ای مقتدر، امور تعیین کننده را برای مخاطب مشخص می کرد. حتی با اینکه فرم های اصلی ای که بعدها هرمنوتیک در قالب آنها آموزش داده می شد، لزوما تفیسر متون حقوقی، مذهبی، و کلاسیک به مفهوم اصولی و اولیه کلمه هرمنوتیک را نیز در برمی گرفت، اما دیگر هیچ اثری از این تعریف در عرصه نظریه های علمی باقی نیست. شلایرماخر از هرمنوتیک به عنوان دانش کلی و هنرگونه فهم یاد می کرد و پس از او دیلتای از آن به عنوان پایه روش شناختی علوم انسانی تعبیر کرد.

متن کامل مقاله را دریافت کنید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۲ ، ۱۵:۲۷
خاتون

 دکتر حمیدرضا آیت اللهى دانشیار و عضو هیأت علمى دانشگاه علامه طباطبایى و عضو انجمن بریتانیایى فلسفه دین است که از جمله آثار وى مى توان به کتاب هاى «جستارهایى در فلسفه و دین پژوهى تطبیقى»، «تاریخ فلسفه دین»، «خدا و دین در جهان پسامدرن» و «مفاهیم و مسائل فلسفه دین» اشاره کرد. 


ـ جناب دکتر، براى آغاز بحث لطفاً تعریفى از «هرمنوتیک» ارائه دهید. در واقع، مى خواهیم بدانیم که هرمنوتیک «علم تأویل متن» است یا «علم تفسیر متن»؟ 
با توجه به پیشینه تاریخى این علم، تئوریسین ها و شارحان آن تعاریف متعددى ارائه داده اند. در دوران جدید جان مارتین کلادینوس نخستین کسى بود که به این مسئله توجه کرد. او علوم انسانى را مبتنى بر هنر تفسیر مى دانست و هرمنوتیک را نام دیگر آن قلمداد مى کرد. از نظر کلادینوس هرمنوتیک هنر دستیابى به فهم کامل و تام عبارات گفتارى و نوشتارى بود. اما شلایرماخر هرمنوتیک را «هنر فهمیدن» تعریف کرد و معتقد بود که تفسیر متن دائماً در معرض خطر ابتلا به سوءفهم قرار دارد. از این رو هرمنوتیک باید به منزله مجموعه قواعدى روشمند براى رفع این خطر به کار گرفته شود و از سوى دیگر ویلهلم دیلتاى هرمنوتیک را دانشى در خدمت فهم متون نمى دانست بلکه آن را از سنخ روش شناسى و معرفت شناسى برمى شمرد. 

ـ هایدگر به عنوان تئوریسین «هرمنوتیک فلسفى» مشهور است. هرمنوتیک فلسفى چیست؟ 
هرمنوتیک فلسفى هایدگر، برخلاف هرمنوتیک هاى پیش از خود نه به مقوله فهم متن منحصر مى شود و نه خود را در چارچوب فهم علوم انسانى محدود مى کند، بلکه به «مطلق فهم» نظر دارد. در واقع هرمنوتیک فلسفى درصدد تحلیل واقعه فهم و تبیین شرایط وجودى حصول آن است. هرمنوتیک فلسفى، همان طور که شما گفتید با هایدگر آغاز مى شود، شأن هرمنوتیک را ارائه روش نمى داند و به جاى روش شناسى، رسالتش را تأملى فلسفى در باب بنیان هاى هستى شناسى فهم و تبیین شرایط حصول آن مى داند. هایدگر با چنین رویکردى در واقع هرمنوتیک را از سطح روش شناسى و معرفت شناسى به سطح فلسفه و هستى شناسى ارتقا داده است. 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۲ ، ۱۵:۱۹
خاتون
دنیای امروز دنیای اطلاعات وعصر ارتباطات است. بشر امروز تشنه اطلاعات برای ایجاد ارتباط است ودر این میان بازار ترجمه که هدفش برقراری ارتباط از طریق انتقال اطلاعات است بسیار داغ است.

ترجمه را می توان برگردان متنی از زبان بیگانه به زبان آشنا به منظور رساندن پیام متن والبته با حفظ صورت (form) تعریف کرد. بدین ترتیب ترجمه نوعی دیالوگ بین دو متن است و اگر یک قدم پا را از این فراتر نهیم، باید بگوییم ترجمه در واقع گفت وگوی دو فرهنگ با واسطه گری مترجم است. در فرایند ترجمه امکانات و شرایط فرهنگی، تاریخی، زیستی دو فرهنگ در تعامل و گفت وگو با یکدیگر قرار می گیرند و مترجم در این میان، به قول «موریس بلانشو» دلال شرافتمندی است که به واسطه او این تبادل وتعامل صورت می گیرد. 

از آنجا که مترجم با دو فرهنگ و دو زبان در قالب یک متن سر و کار دارد ونوع خوانش درک و فهم او از متن نوع ترجمه او را شکل می دهد، بنابراین ترجمه با هرمنوتیک که علم تفسیر وتأویل متن است پیوند می خورد و به قول «گادامر»، یکی از صاحبنظران علم هرمنوتیک مدرن، «هرمنوتیک همانند ترجمه به دنبال پیوند افق های معنایی مختلف و ایجاد ارتباط است.»
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۲ ، ۱۴:۴۶
خاتون

عبدالله کوثری

بحث درباره انتخاب زبان مناسب برای متون قدیمی (یا متونی با موضوع مربوط به دوران قدیم) از دیرباز میان مترجمان ادبی مطرح بوده است. در این باره بطورکلی دوعقیده را می‌توان از هم باز شناخت.
گروهی عقیده دارند مترجم که اهل این زمانه است برای مردم این زمانه ترجمه می‌کند ولاجرم باید هر متنی، از جمله متون قدیمی را هم به زبان فارسی امروزی برگرداند. چون مخاطبان او به این زبان می‌گویند ومی‌نویسند و این زبان را به آسانی درمی‌یابند.
گروهی دیگر بر این عقیده‌اند که زبان ترجمه درمتون قدیمی با توجه به زمان و فضا و حال وهوا و ماهیت شخصیت‌ها و رویدادها باید زبانی متفاوت با زبان امروزی باشد. بدیهی است که منظور این گروه آن نیست که ما مثلا برای ترجمه تراژدی‌های یونانی که متعلق به دوهزار وپانصد سال پیش است، به سراغ زبان فارسی همزمان با این نوشته‌ها برویم. این کار نه میسر است و نه مناسب و در واقع گزینش چنان زبانی نفی اولین هدف ترجمه است. چون ما متنی را از زبانی که مخاطب با آن آشنا نیست به زبانی دیگر که باز برای او ناشناخته است برمی‌گردانیم و این سودی به همزبانان ما نمی‌رساند. استفاده از واژه‌های متروکی که در این هزار سال به‌ندرت مورد استفاده بوده و بیشتر به زبان باستان تعلق دارد ترجمه را از دسترس خوانندگان امروزی دور می‌کند. پس باید راه دیگری بجوییم.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۲ ، ۱۴:۳۲
خاتون

فرید جواهرکلام متولد 1304 بیش از 50 سال در حوزه ترجمه فعالیت کرده است. وی لیسانس زبان و ادبیات انگلیسی را از دانشگاه تهران و کارشناسی‌ارشد ادبیات انگلیسی را از دانشگاه کلورادو آمریکا دریافت کرده است. کتاب‌های بسیاری از این نویسنده و مترجم به‌چاپ رسیده که در حوزه تاریخ می‌توان به تالیف «تاریخ مردمان عرب» و ترجمه «تمدن مایا»، «تاریخ فسلفه چین»، «پیکار بزرگ»، «آمریکای باستان»، «امپراتوری اینکا»، «آزتک‌ها» و «ایران پرتلاطم» اشاره کرد. 

در بازار کتاب همیشه ترجمه‌هایی وجود دارند که مخاطب برای انتخاب یکی از آن‌ها بدون شناخت مترجم دچار مشکل می‌شود. مترجمان مختلف تلاش می‌کنند با ارایه ترجمه‌های جدیدتری از کتاب‌ها، خوانندگان را با متنی روان‌تر و گیراتر آشنا کنند اما سردرگمی برای انتخاب بهترین ترجمه و پس از آن انتخابی نادرست، می‌تواند خواننده را از دنبال کردن آثاری که یک مترجم از نویسنده‌ای ارایه کرده دور کند.

فرید جواهرکلام، نویسنده و مترجم با سابقه معتقد است: وضعیت ترجمه در حال حاضر به ابتذال رسیده است، انگار که ترجمه از کاری فرهنگی به تجارت تبدیل شده باشد.

وی می‌گوید: این روزها در ترجمه دست زیاد شده و بسیاری افراد تنها به صرف دانستن زبان دیگری به ترجمه روی آورده‌اند و متن را کلمه به کلمه به فارسی برگردان می‌کنند، در حالی‌که مترجم باید نویسنده یا ذوق نویسندگی داشته باشد. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۲ ، ۱۳:۵۰
خاتون

مقاله چرا ترجمه مهم است؟

نوشته: ادیت گراسمن

ترجمه: مژده دقیقی


من گمان می کنم که مترجم های جدی و حرفه ای، غالباً در خلوت، خودشان را ـ ببخشید، می خواستم بگویم خودمان را ـ نویسنده می دانند؛ مهم نیست که وقتی درباره کارمان فکر میکنیم، چه چیز دیگری ممکن است به ذهنمان خطور کند، و، علاوه بر این، گمان می کنم که حق با ماست. آیا این تصور صرف، گستاخی ِ نسنجیده ای از ناحیه «نویسنده» ماست؟ ما مترجمان ادبی دقیقاً چه میکنیم که مؤید این نظر باشد که مفهوم واقعاً شامل ما می شود؟ مگر ما صرفاً کنیزکان و غلامان فروتن و گمنام ادبیات و خادمان حق شناس و همیشه چاپلوسِ صنعت نشر نیستیم؟ «نه» مؤثرترین و در عین حال مؤدبانه ترین کلمه ای است که در پاسخ به این پرسش به ذهنم می رسد، زیرا ابتدایی ترین توصیف کار مترجمان این است که ما اثری ادبی را که در زبان الف تألیف شده در زبان ب مینویسیم  یا شاید بازنویسی می کنیم  به این امید که خوانندگان زبان دوم  منظورم، البته، خوانندگان ترجمه است، متن را، به لحاظ احساسی و هنری، به گونه ای درک کنند که همانند و هم ترازِ تجربه زیبا شناختی خوانندگان نخستِ آن باشد. این آرزوی بزرگ مترجم است. ترجمه های خوب به این آرزو نزدیک می شوند. ترجمه های بد هرگز از خط شروع جلوتر نمی روند.


مقاله کامل را اینجا بخوانید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۹۲ ، ۰۰:۰۰
خاتون