واژه‌گاه

درباره زبان و ترجمه

واژه‌گاه

درباره زبان و ترجمه

۵۳ مطلب با موضوع «مقالات» ثبت شده است

گفتاری از منوچهر آشتیانی در هایدلبرگ آلمان؛

معایب ترجمه در زمان ما کم نیستند و هر چه به دوران معاصر تعاطی‌های ادبی نزدیک می‌شویم، این معایب بیشتر می‌شوند: اولاً به شدت روزافزون ترجمه‌ها و کثرت آن‌ها عموماً تعقل عالمانه و ادیبانه‌ی همراه آن‌ها را تضعیف می‌کند و ترجمه را به ابتذال می‌کشد. این نقش مخرب را به ویژه انتشاراتی ایفا می‌نمایند که به سازمان‌های غیرعلمی و غیرادبی و به نهادهای دولتی، شبه‌دولتی و شرکت‌های تجاری تعلق دارند.


موضوع و مسئله‌ی ترجمه[1]

1. هر ترجمه‌ای تنها کار کمکی است و ترجمه هیچ گاه نمی‌تواند جایگزین یا همانند اصل (original) گردد. مع‌الوصف ضرورت انجام تراجم را هرگز نمی‌توان منکر شد، زیرا ایجاد تفاهم بین ملت‌ها بیشتر از مجاری فرهنگی (کولتوژل) انجام می‌گیرد و تراجم یکی از این مجاری است. اما همانندی بین اصل و ترجمه هیچ گاه کامل نمی‌شود؛ نه تنها از حیث ترکیب‌بندی کلمات و مسئله‌ی معانی و مفاهیم کلمات، بلکه اساساً ترجمه‌ی معنایی دو مفهوم از دو زبان مختلف و برگرداندن آن‌ها به هم همواره این تبدیل و تبادل را به معنی دقیق کلمه با اشکال مواجه می‌سازد. مضافاً آنکه در اثر تفاوت‌های فرهنگی (کولتورل) ‌و دخالت آن‌ها در فرآیند ترجمه، یک ترجمه‌ی خوب در بهترین حالت آن، تنها نوعی همسانی نسبی و شباهت تقریبی را بین اصل و ترجمه پدید می‌آورد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۲ ، ۱۰:۲۹
خاتون

محمود اعتمادزاده (به آذین) از جمله مترجمانی بود که در ابعاد مختلف هنری ادبی دست به قلم بود؛ از جلمه رمان، نمایشنامه، مستندنگاری، وقایع نگاری و... .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۹۲ ، ۱۲:۵۸
خاتون

اینکه ترجمه ادبی، در سال های اخیر، نسبت به گذشته وضعیتی آشفته تر پیدا کرده، امری است که بسیاری از مترجمان در مورد آن اتفاق نظر دارند؛ گرچه ممکن است هر مترجم، در علت یابی این آشفتگی، عامل یا عواملی را موثر تر از دیگر عوامل بداند. به اعتقاد «فرزانه طاهری» بحران ترجمه، بخشی از بحرانی بزرگ تر در عرصه ای عمومی تر است. طاهری در گفت وگویی که می خوانید فقدان نقد ترجمه را نیز یکی از دلایل وضعیت آشفته ترجمه ادبی می داند، چراکه به اعتقاد او نقد ترجمه اگر نقد، در معنای واقعی باشد هم به بهتر شدن کار مترجم کمک می کند و هم به خواننده آموزش می دهد که چگونه هنگام خواندن آثار ترجمه شده، ترجمه خوب و بد را از هم تشخیص دهد و پول پای ترجمه بد ندهد. «مسخ» کافکا، «خانم دلوی» ویرجینیا وولف، «معمای آقای ریپلی» پاتریشیا های اسمیت، «کلیسای جامع» ریموند کارور و «درس هایی درباره ادبیات روس» ولادیمیر نابوکف، از جمله آثار ادبی است که با ترجمه «فرزانه طاهری» خوانده ایم و «گروتسک»، نوشته فیلیپ تامسون از آخرین ترجمه هایی است که از او منتشر شده است. این کتاب را نشر مرکز منتشر کرده است.
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مهر ۹۲ ، ۰۷:۱۴
خاتون

بهمن شعله‌ور، شاعر، نویسنده و مترجم، متولد 1319 در تهران. وی که در خانواده‌ای فرهنگی رشد یافته است، فارغ‌التحصیل رشته پزشکی است. مدتی به عنوان دبیر پیمان سنتو در ترکیه شاغل بود. در اوان جوانی دست به ترجمه آثار مهمی چون «سرزمین هرز» تی. اس. الیوت زد و نام خود را به عنوان مترجمی تاثیر‌گذار در جامعه‌ی ادبی ایران مطرح کرد. اما اوج فعالیت ادبی انتشار رمان «سفر شب» بود که حواشی سیاسی ناشی از نشر آن موجب شد که از ایران مهاجرت کند. شعله‌ور آثار مهمی به زبان‌های مختلف دنیا (در زمینه‌هایی چون ادبیات داستانی، شعر، فلسفه، روان‌شناسی و...) تالیف و ترجمه نموده است. همین امر موجب شد که سوالاتی را درباره ترجمه‌ی شعر با ایشان در میان بگذاریم و قدری روند این شاخه از ترجمه را در ایران آسیب‌شناسی کنیم. قرارمان بود که این گفت‌و‌گو مفصل‌تر و جامع‌تر از این‌ها باشد، اما متاسفانه به دلیل مشکلی که برای ایشان پیش آمد، فرصت پاسخ‌گویی به چند سوال ما را نیافتند و باقی را نیز عمدتا به اختصار پاسخ گفتند.


س: آقای شعله‌ور! به نظر میرسد روند ترجمه‌‌ی شعر و ادبیات داستانی در ایران همواره تابعی از شرایط سیاسی و اجتماعی موجود در کشورمان بوده است. یعنی ـ برای مثال ـ هنگامی که تفکر چپ در ایران طیف وسیع‌تری را زیر پر و بال گرفته بود، آثار نویسندگان شوروی و بلوک شرق؛ و یا آثار هم‌راستا با آن تفکر سیاسی بیشتر ترجمه شده است و یا همزمان با طرح اندیشه ی عرفانی شرق دور، نگاه ها معطوف به ادبیات چین و ژاپن شده است و ... شما به شخصه این روند را تا چه حد طبیعی می‌دانید و اهمیت جنبش ترجمه ایران را در چه می‌بینید؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مهر ۹۲ ، ۱۴:۵۱
خاتون

برخی مترجمان به جهت مهارتی که در ترجمه و انتخاب آثار داشته اند، اعتماد خواننده فارسی زبان را به خود جلب کرده اند، چنانچه کافی است نام آنها به عنوان مترجم روی کتابی باشد؛ با این «برندهای ترجمه» آشنا شوید...

*****

محمد قاضی

«دن کیشوت» را به نام نویسنده نام آشنای اسپانیایی، «سروانتس» می شناسند، اما در ایران نام او را به تنهایی نمی برند بلکه می گویند «دن کیشوت» قاضی. یعنی چنانچه می خواهید ترجمه «دن کیشوت» را بخوانید، ترجمه محمد قاضی را بخوانید. پس از او برخی مترجمان دیگر نیز سراغ این رمان رفتند اما هیچ کدام نتوانستند در زبان آوری، ذوق و بلاغت، به پایه قاضی برسند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۰۲ مهر ۹۲ ، ۲۰:۰۹
خاتون

امیر مهدی حقیقت


الف: ما چه داریم که آنها نداشتند؟

ما گوگل داریم 

کافی است به هر کلمه‌ای که در متنت بر می‌خوری، جست‌وجویی مختصر در اینترنت کنی تا ته و توی آن را در آوری. از ریشه‌ی آن کلمه بگیر تا موارد مصرفش در زبان روزمره تا عکسش از زاویه‌های مختلف. 


در متن‌های تازه‌تر شاید به کلمات عامیانه‌ای بر بخوری که به تازگی میان جوان‌ها – مثلا جوان های لندنی- رواج یافته باشد و شاید هنوز به فرهنگ‌های جهانی‌ای چون آکسفورد هم وارد نشده باشد. سایت‌هایی هستند مخصوص همین اصطلاحات کوچه و بازار و حتا زبان مخفی تین ایجرها. فرهنگ جوان‌ها بسیار پویاست و روزی نیست که چیزی من‌درآوردی از آنها در نیاید و خب، تنها راه نجات مترجم در این جور وقت‌ها گوگل است و بس. 


یا خیلی وقت‌ها پیش می‌آید که جمله‌ای نامفهوم را در انجمن های اینترنتی مخصوص ترجمه به شور و مشورت همگانی می‌گذاریم و جواب می‌گیریم. یکی از آن سر دنیا برایمان توضیح می‌دهد. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ شهریور ۹۲ ، ۱۴:۰۸
خاتون

مدیا کاشیگر معتقد است: هر متن و نویسنده‌ای سیاق خاص خودش را دارد که مترجم باید امانتدارانه آن را منتقل و بر اساس تجربه‌اش سبک مناسب را انتخاب کند و اتفاقاً مترجم بد، مترجمی است که هر متنی را با یک سبک ثابت ترجمه می‌کند و ماحصل کار او در قبال متون مختلف یک شکل است.

این مترجم، نویسنده و شاعر گفت: پشت سر ترجمه یک اثر همیشه یک سفارش خوابیده است حال این سفارش را یا خود مترجم به خودش می‌دهد یا ناشر به او سفارش می‌دهد و وقتی که این سفارش در یکی از دوگونه‌اش نباشد متنی ترجمه نمی‌شود.

وی نتیجه کار ترجمه را در هر دو صورت متناسب با تبحر مترجم دانست و بیان کرد: بحث دوم این است که خیلی از متن ها ترجمه نشده‌اند چرا که تا کنون مترجم خود را پیدا نکرده‌اند. به طور مثال من در حال حاضر مشغول ترجمه یکی از سروده‌های لوترامون هستم که در سال 1869 سروده شده و تا کنون به دلایلی به فارسی ترجمه نشده است. من 6 سال روی این متن کار کردم و بارها آن را خواندم تا اینکه لحن آن را پیدا کردم و حالا جراتش را یافته‌ام که آن را ترجمه کنم.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ شهریور ۹۲ ، ۱۴:۰۳
خاتون

عبدالله کوثری، مترجم ادبی، بر اساس بیش از سی سال تجربه‌اش در ترجمه متون مختلف ادبی، از تراژدی‌های یونان تا داستان‌های امریکای لاتین و کتاب‌هایی در زمینه ‌شناخت متفکران و نویسندگان غربی، اعتقاد دارد که زبان فارسی در ترجمه «کم نمی‌آورد».

متن زیر یادداشتی از این مترجم آثار ادبی درباره کارایی خط و زبان فارسی در ترجمه متون ادبی است.


در ابتدای این یادداشت درباره «خط‌ فارسی» آمده است: تا آن‌جا که خبر دارم نخستین کسی که مسأله مشکلات خط فارسی را مطرح کرد «میرزا فتحعلی آخوندزاده» بود. گویا او خطی نیز ابداع کرد که از چند و چون آن آگاه نیستم. از آن زمان تاکنون این مسأله بارها مطرح شده و حتی زمانی عده‌ای از تغییر خط سخن گفتند. اما مشکلات خط فارسی دست کم برای اهل قلم باید روشن شده باشد، چرا که اینان ناچارند روزی چند صفحه بنویسند و بعد هم نمونه‌های حروف‌چینی را تصحیح کنند و بارها و بارها کلمات پردندانه یا پرنقطه را که تایپیست غلط زده درست بکنند. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ شهریور ۹۲ ، ۱۳:۴۷
خاتون

مهدی سحابی مترجم، نقاش، نویسنده و روزنامه نگار ایرانی در سال 1323 در شهر قزوین متولد شد، و  روز دوشنبه 18 آبان 1388 بر اثر سکته قلبی در سن 65 سالگی در فرانسه درگذشت.

مهدی سحابی با ترجمه رمان هفت جلدی معروف در جستجوی زمان از دست رفته اثر مارسل پروست یکی از بزرگترین شاهکارهای ادبی جهان را به زبان فارسی برگردانده بود.

رمان مرگ آرتمیو کروز اثر کارلوس فوئنتس، مادام بواری و تربیت احساسات هر دو اثر گوستاو فلوبر، مونته دیدیوکوه خدا اثر آری دلوکا و مرگ قسطی اثر لویی فردینان سلین از جمله آثار این مترجم فقید و پرکار به شمار می رود.

سحابی در آغاز به تحصیل در هنرکده هنرهای تزیینی تهران و سپس فرهنگستان هنرهای زیبا رم مشغول شد، اما پس از مدتی هر دو را رها کرد. وی مدتی به سراغ روزنامه‌نگاری، بازیگری، عکاسی و کارهای مشابه پرداخت و در آخر به سراغ ادبیات، نقاشی و ترجمه ادبی رفت. وی آثاری را از زبان‌های انگلیسی، فرانسوی و ایتالیایی به فارسی برگردانده است. او دوره نقاشی و کارگردانی را نیمه تمام نهاد و به روزنامه‌نگاری روی آورد. 

مرحوم سحابی ساکن فرانسه بود اما برخی از ایام سال را در ایران با برپایی نمایشگاه نقاشی و چاپ آثار خود سپری میکرد. از وی چند اثر تالیفی نیز در حوزه داستان کوتاه و رمان به یادگار مانده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ شهریور ۹۲ ، ۱۳:۴۰
خاتون

صالح حسینی متولد 15 دی‌ماه 1325 در سنقر کرمانشاه است. زمانی ترجمه‌ی «دل تاریکی» را کار پخته‌تری به لحاظ حرفه‌یی در کارنامه‌اش می‌دانست؛ اما در حال حاضر، «خشم و هیاهو» با ویرایش جدیدش را بیش‌تر می‌پسندد؛ چون تغییرات بهتری در اثر داده است. از ترجمه‌ی «زیر کوه آتشفشان» مالکوم لاوری هم راضی‌ است. به گفته‌ی خودش، پیش‌تر از او، پرویز داریوش ـ  مترجم فقید ـ ویرجینیا وولف را در ایران با ترجمه‌ی «خانم دالووی» معرفی کرده بود. 

حسینی سال 78، مترجم و منتقد نمونه از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شده است و سال 82 هم خادم برگزیده‌ی نشر. همچنین مدت 12 سال از داوران جایزه‌ی کتاب سال بوده‌ است؛ در فاصله‌ی سال‌های 70 تا 84. 

سال 52 به استخدام دانشگاه اهواز درآمده و در سال 54 از طرف دانشگاه به دانشگاه جرج واشنگتن در آمریکا رفته و در زمینه‌ی ادبیات آمریکا تخصص گرفته است تا سال 58. از آن زمان تا امروز، در دانشگاه اهواز به تدریس مشغول است. 

«برخیز ای موسی» از ویلیام فاکنر، «به‌سوی فانوس دریایی» ویرجینیا وولف، «برادران کارامازوف» و «قمارباز» فئودورمیخائیلوویچ داستایوسکی، «مرگ ایوان ایلیچ» لئو تولستوی، «آخرین وسوسه‌ی مسیح» نیکوس کازانتزاکیس و «لرد جیم» جوزف کنراد از جمله ترجمه‌های او هستند. 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ شهریور ۹۲ ، ۱۳:۳۲
خاتون